مُردن !
بالاخره یک روزی میمیرم ، بالاخره از اون بالا یکی میاد و دستمو میگیره و میبره
اون روز دیگه نمیتونم نفس بکشم ، اون روز منو خاک میکن و برای همیشه میرم
نمیدونم کجا میرم ، نمیدونم پیش کی میخوام برم ، نمیدونم اون بالا کیا هستن
اما یه چیزو خوب میدونم ، یک چیزو خوب درک میکنم
برای همیشه ، دنیا را بدی هاش ترک میکنم !
پی حذف نوشت : امشب یک پست دیگه گذاشتم ، امشب کلا دیوونه بازی در آوردم !
نمیخواستم حذفش کنم اما مهندس ققنوس با خشم دوس داشتنیش مجبورم کرد
اون پستو حذف کنم !
مهندس به جون خودم موبایلم اون موقع که داشتی دعوا میکردی ویبره میزد !
الان شبه؟؟؟ای وای.ببخشید.یادم نبود شب هاا سلام نمی دن.کی شب شد؟؟؟چرا من ندیدم؟؟[سوال]
ای وای.اسمم هم استباه وارد کردم.[عینک]
کسی نیست؟؟میرم هاا.تحدید جدی[عصبانی]
[گریه] قهرم.من دارم تو خواب راه میرم الان.[گریه]
من یه کار بد کردم.به کسی نگی هااا.می زنن منو.[گریه] برو خودت ببین[خجالت]
مهندس کیلویی چند.خانوم معلم عالی شد!!!!
حقته! دست مهندس درد نکنه! بالاخره یکی باید بیاد تو رو درست بکنه دیگه! هر چند تو اصلاح ناپذیری!! :))) خانم معلم و دکترها و مهندس ها همه ریختن دورت ولی باز هم کاری از دستشون برای تو بر نمیاد!! :دی
رفتی اومدی چه شد شما رو
[نیشخند]اون زهراه نظر منه
يه جا ديگه با اسم خودم نظر گذاشتم.بعد مخصات حف شد بد ديگه اين جا هم اين جوري شد